با بازپخش سریال پربیننده «مختارنامه» پس از گذشت سالها، بار دیگر توجه مخاطبان به شخصیتهای ماندگار این اثر جلب شده است. در این میان، کاراکتر «ناریه»، همسر مختار ثقفی، یکی از چهرههای بحثبرانگیز و قابل تامل این سریال است.
سریال «مختارنامه» که بیشک از مهمترین و باکیفیتترین تولیدات تلویزیونی ایران در دهه ۸۰ محسوب میشود، با روایت جذاب و پرداخت دقیق به شخصیتهای تاریخی، همچنان پس از گذشت بیش از یک دهه از پخش اولیه، مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون مینشاند. در میان داستان پرفراز و نشیب قیام مختار، شخصیتهایی حضور دارند که هر کدام به نوعی در پیشبرد داستان و تاثیرگذاری بر مخاطب نقش بسزایی ایفا میکنند. یکی از این شخصیتها، «ناریه»، همسر مختار است که با بازی هنرمندانه نسرین مقانلو، به یکی از نقاط قوت این سریال تبدیل شده است.
نسرین مقانلو با ایفای نقش ناریه، یکی از بهترین و پختهترین بازیهای دوران حرفهای خود را به نمایش گذاشته است. او توانسته با تسلط و ظرافت، تصویری باورپذیر از زنی را خلق کند که اگرچه در قلب حوادث خونین کوفه و قیام مختار حضور مستقیم ندارد، اما در عمق لایههای داستان، جایگاه و اهمیت خاص خود را دارد. شایان ذکر است که نسرین مقانلو پس از تجربه اندوه از دست دادن فرزندش، گزیدهکارتر شده و اخیراً با حضور در پروژههایی چون «داریوش» و «جانسخت» به عرصه بازیگری بازگشته است. عملکرد قابل قبول او در «جانسخت» نیز در راستای مسیری ارزیابی میشود که با نقش ناریه در «مختارنامه» آغاز کرده بود.
آنچه «ناریه» را به شخصیتی جذاب و قابل بررسی تبدیل میکند، چندوجهی بودن اوست. در طول سالهایی که داستان مختار و قیام او بارها از تلویزیون پخش شده است، همچنان میتوان برداشتهای متفاوتی از این کاراکتر و انگیزههای او داشت. برخلاف شخصیتهایی که به وضوح در جبهه خیر یا شر قرار میگیرند، «ناریه» شخصیتی نسبتاً خاکستری دارد. او شاید به اندازه «عمره» (دیگر همسر مختار) محبوب دل مخاطبان نباشد و حتی در برخی موارد با واکنشهای منفی روبرو شود، اما با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت که این واکنش همیشه منصفانه نیست. او زنی است که همواره آرزو داشته تسبیحگردان زندگی همسرش باشد، اما گویا «عمره» در این میدان از او پیشی گرفته است.
با دقت بیشتر به رفتار و گفتار ناریه، متوجه میشویم که خواستههای او در واقع بسیار ساده و انسانی هستند: آرامش در زندگی، وفاداری همسرش و حفظ کیان خانوادهای که بارها در معرض تهدیدات ناشی از قدرت و سیاست قرار گرفته است. در سکانسی که اخیراً شاهد بازپخش آن بودیم، ناریه در اعتراض به تبدیل شدن خانهاش به محل رفت و آمد و برنامهریزیهای نظامی مختار و یارانش، قصد ترک خانه را میکند. اگر آرمانهای بزرگ مختار را در نظر نگیریم، واکنش و اعتراض ناریه تا حدودی منطقی به نظر میرسد. او در یک دنیای مردانه و پر از آشوب، تلاش میکند تا زندگی شخصی خود را حفظ کند. به طور کلی، انتظاراتی که از ناریه به عنوان یک همسر میرود، گاه فراتر از حد معمول است. آیا واقعاً باید انتظار داشت که او پس از دوری طولانی مختار و ازدواج مجدد او، روی خوش نشان دهد؟
با این وجود، ناریه در تمامی مراحل مبارزه مختار با دشمنانش، به نوعی در کنار او حضور دارد و نمیتوان با چند نیش و کنایه ساده، او را به عنوان یک شخصیت کاملاً منفی قلمداد کرد. حتی در زمان غیبت مختار و دوران زندانی بودنش، میتوان دریافت که ناریه، علیرغم دلخوریها، همسر و خانوادهاش را بیشتر از آنچه تصور میشود، دوست دارد.
طبیعتاً کاراکتر ناریه به گونهای پردازش شده است که یک نقطه خاکستری و گاه متضاد در زندگی پرالتهاب مختار باشد. جاهطلبیها و زبان گزنده او بخش جدانشدنی از شخصیتش هستند، اما اگر با دیدگاهی همدلانهتر به داستان او بنگریم، متوجه میشویم که رفتارهای او چندان دور از واقعیتهای زندگی یک زن در آن دوران نیست و حتی به باورپذیری و عمق کاراکتر او در داستان سریال کمک میکند.